گاهی باید بی رحم بود
نه با دوستت
نه با دشمنت
بلکه با خودت
و چه بزرگت می کند ان سیلی که به خود می زنی .
کوچکتر که بودم بعد از پیدا کردن کارت واکسیناسیون پسر همسایمون که برای روز قبل بود زنگ زدم خونشون گفتم آقای احسان .......17 ساله نام پدر ........ هستید؟
دیروز واکسن سرخک زدید؟
با تعجب گفت : بله !
آقا منم گفتم : اشتباه شده . واکسنی که دیروز زدید تا 48 ساعت دیگه باعث بروز علائمی می شه که باید تحت مراقبت باشید مثل حمله های قلبی یا تنفسی . طرف از ترس از حال رفت و نیم ساعت بعدش با آمبولانس بردنش بیمارستان .
هنوزم عذاب وجدان دارم .
" این داستان از من نیست "
خدا را شکر بعد از این همه مدت منم یه چیز شدم
" فراموش "
خیلی وقته که برای دیدنت اول باید چشمانم را ببندم .
بعضی ها چیزی نیستند جز 4 حرف :
ا د ع ا .
این روزها
خیلی حرفها چینی شده
شیک اما کم عمر .
غمگینی ادمایی که دوسشون دارم ، غمگینم می کنه .
گاهی دلم می خواهد گوشه لبانشان را با انگشتانم بالا ببرم
که شاید خنده یادشون بیاد .
این که کاری ازم بر نمی اد و زورم به دنیا نمی رسه ، تلخه
زیادی تلخه .
.: Weblog Themes By Pichak :.