زخم هایت را پنهان کن ،
اینجا مردم زیادی با نمک شده اند .
با تو می خندم و در خودم می ریزم ،
گوشت بدهکار اشک های من نباشد ،
این حرف ها برای نگفتن است ،
من هوای تو را بارانی هم که باشم دارم .
خدایا
خط و نشان جهنمت را برایم نکش ،
جهنم تر از نبودنش جایی سراغ ندارم .
تنها بودن قدرت می خواهد
و این قدرت را کسی به من داد که
می گفت هیچ وقت تنهایت نمی گذارم .
حرف های انگشتانم را شاید اگر می شنیدی ،
گوش هایت عاشق می شدند .
مثل سیگار نصفه افتادم در جهانی که پمپ بنزین بود .
اینجا زمین است :
بدبختی ها را مستند می کنند ،
خوشبختی ها را سریال ،
و جدایی ها فیلم سینمایی .
سخت است یکرنگ ماندن
در دنیایى که مردمش براى پررنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند .
به سگ استخوان بدی ، واست دم تکان میده و دورت می گرده
من به تو دل دادم بودم ولی حتی ... !
.: Weblog Themes By Pichak :.