تو این دنیا سه نفر همیشه تنهان :

اولی دختریه که ارایش بلد نیست

دومی پسریه که دروغ بلد نیست .

سومی هم ... .

پنجره را باز کن

از این هوای مطبوع لذت ببر

خوشبختانه باران ارث پدر هیچ کس نیست !

خدا را شکر بعد از این همه مدت منم یه چیز شدم

" فراموش "

خیلی وقته که برای دیدنت اول باید چشمانم را ببندم .

بعضی ها چیزی نیستند جز 4 حرف :

ا د ع ا .

این روزها

خیلی حرفها چینی شده

شیک اما کم عمر .

خدایا

دیگر سیر شده ام ، 

صورت حساب لطفا .

به نسل های بعد بگویید :

نسل ما نه سر پیاز بود نه ته پیاز ،

نسل ما خود پیاز بود

که هر که ما را دید گریه کرد .

خدایا

من را که افریدی ، گارانتی هم داشتم ؟

دلم دیگر کار نمی کند .

دست سرنوشت را باید قطع کرد ،

او دزد ارزوهای من است .

زخم هایت را پنهان کن ،

اینجا مردم زیادی با نمک شده اند .

با تو می خندم و در خودم می ریزم ،

گوشت بدهکار اشک های من نباشد ،

این حرف ها برای نگفتن است ،

من هوای تو را بارانی هم که باشم دارم .

خدایا

خط و نشان جهنمت را برایم نکش ،

جهنم تر از نبودنش جایی سراغ ندارم .

تنها بودن قدرت می خواهد

و این قدرت را کسی به من داد که

می گفت هیچ وقت تنهایت نمی گذارم .

حرف های انگشتانم را شاید اگر می شنیدی ،

گوش هایت عاشق می شدند .

مثل سیگار نصفه افتادم در جهانی که پمپ بنزین بود .

اینجا زمین است :

بدبختی ها را مستند می کنند ،

خوشبختی ها را سریال ،

و جدایی ها فیلم سینمایی .

 سخت است یکرنگ ماندن

در دنیایى که مردمش براى پررنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند .

به سگ استخوان بدی ، واست دم تکان میده و دورت می گرده

من به تو دل دادم بودم ولی حتی ... !