من با کناری ات ، کنار نمی ام

کنار می روم !

ک



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : M29 |

نامــم را پـاک کــردی ، یادم را چــه می کنی ؟
یادم را پاک کـنی ، عشقــم را چـه می کنـی ؟
اصـلا هـمه را پـاک کــن
هـر آنـچـه از مـن داری
از مــن که چیـزی کـم نمـی شود
فقـط بگو با وجـدانـت چه مـی کنـی ؟
شـاید ...؟
نکنـد آن را هـم پاک کــرده ای ؟
نــــــــه
شدنی نیســت
نمـی توانـی آنچـه رانداشتــی پاک کـنـی !

م



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : M29 |

قانع شدم که تو قسمت من نه

بلکه مال مردم بودی

قربان دلم که مال مردم خور نیست !

ق



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : M29 |

کنا تو در باران قدم می زنم

چتر برای چه ؟

رویا که خیس نمی شود !

ب



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : M29 |

دنبال کلمات باش نه دنبال حروف

وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش می رود

فاتحه بقیه حروف را باید خواند .

ا



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : M29 |

استاد مکانیک داشت سرسیلندر یک ماشین هوندا را باز می کرد که چشمش به یک جراح مشهور قلب افتاد که به داخل تعمیرگاه می آمد. جراح داخل شد و منتظر ماند تا مکانیک بیاید و نگاهی به ماشینش بیندازد. ناگهان مکانیک با صدای بلند گفت « سلام دکتر، می خواهی یک نگاهی به این موتور بیندازی؟» جراج که قدری متعجب شده بود، نزدیک تر رفت و کنار هوندا ایستاد. مکانیک کمر راست کرد و دست هایش را با یک تکه پارچه پاک نمود و گفت «دکتر، به این موتور نگاه کن. من قلبش را باز کردم و والف ها را بیرون آوردم و هر قسمتی را که آسیب دیده بود یا تعمیر یا عوض کردم و بعد هم همه چیز را سر جای خودش گذاشتم و حالا ماشین مثل روز اولش کار می کند. اما یک سؤالی دارم. چطور است که من باید فقط سالی بیست و چهار هزار دلار در آمد داشته باشم و شما سالی یک ملیون و هفتصد هزار دلار، و این در حالی است که هر دو اصولا یک کار را انجام می دهیم؟» جراح مکثی کرد و به بغل ماشین تکیه داد و آهسته زیر گوش مکانیک گفت « اگر مردی این کار راوقتی موتور روشن است انجام بده !

م



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : M29 |

لاک غلط گیرم را برمی دارم

و تو را از تمام خاطراتم پاک می کنم

تو غلط اضافی زندگی من بودی !

غ



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : M29 |

دلتنگ کسی شدی ، زنگ بزن !

میخوای کسی رو ببینی ، دعوت کن !

میخوای بقیه درکت کنن ، توضیح بده !

سوالی داری ، بپرس!

چیزی میخوای ، برو دنبالش !

از چیزی خوشت میاد ، حفظش کن !

از چیزی خوشت نمیاد ، ترکش کن !

کسی رو دوست داری ، بهش بگو !

ما فقط یک بار زندگی میکنیم

سخت نگیر، ساده باش !

س



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : M29 |

یه استاد داشتیم هر سری میومد سر کلاس به دختر خانم ها تیکه میانداخت .
یه روز دخترا تصمیم گرفتند با اولین تیکه ای که انداخت از کلاس برن بیرون .
قضیه به گوش استاد رسید .
جلسه بعد استاد کمی دیر اومد سر کلاس و برای توجیه دیر آمدنش گفت :
از انقلاب داشتم میومدم که دیدم یه صف طولانی از دخترا تشکیل شده .
رفتم جلو پرسیدم و گفتند با کارت دانشجویی شوهر میدن !
دخترا پا شدند که برن بیرون که استاد گفت:
کجا میرید وقتش تموم شد .
تمام کلاس رفت رو هوا !

ک

 



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : M29 |

در روزگاری که خنده ی مردم از رمین خوردن توست

برخیز تا چنین مردمی بگریند !

خ



تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : M29 |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد